روزی مجنون از سجاده شخصی عبور کرد.
مرد نماز را شکست و گفت : مردک !!!
در حال راز و نیاز با خدا بودم تو چگونه این رشته را بریدی !!!
مجنون گفت : عاشق بنده ای هستم و تو را ندیدم ، چگونه تو عاشق خدایی و مرا دیدی
نظرات شما عزیزان:
دو شنبه 19 شهريور 1391برچسب:,
|
درباره من
به این وبلاگ خوش آمدید
این وبلاگ دارای چت انلاین میباشد
pouriah77@ymail.com
نازترین عکسهای ایرانی
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان غمکده و آدرس ghamedoori.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.